Quantcast
Channel: کفتر ایوون طلا
Viewing all articles
Browse latest Browse all 132

عشق من سلام..

$
0
0

صلی الله علیک یا علی بن موسی الرضا..

عشق من سلام...

بعضی وقتها انقد دنیا تنگ و تاریک میشه که حس میکنی داری خفه میشی ..

دوسداری یه پنبه تو گوشت بذاری. یه عینک دودی به چشمت بزنی تا نه چیزی ببینی و نه چیزی بشنوی..

بعضی وقتهام سرشار از انرژی میشی و برا آیندت برنامه ریزی میکنی..

و چقد قشنگه وقتی این برنامه ریزی به رسیدن به معشوقت ختم بشه..

با خودت فکر میکنی همه جونت و میذاری تا به هدفت که قبول شدن تو فردوسیه برسی..

کلی نقشه های قشنگ میچینی...همش با خودت فکر میکنی که سال بعد حتما مجاورش میشی..

حتی نقشه مشهدو حفظ میکنی و نگاه میکنی ببینی از فردوسی تا حرم چقد راهه..

با خانوادت شرط میکنی که اگر قبول شدی حتما بهت اجازه رفتن و بدن..

همش فکر لحظه ای رو میکنی که اسمت رو جزئ قبول شدگان فردوسی میزنن..

با خودت میگی بعد از مجاور شدن اولین کاری که میکنم ثبت نام خادمیه حرمه..

همش فکر میکنی دیگه چیزی نمونده که به آرزوی بزرگت برسی..

اینور و اونور جار میزنی که فقط و فقط داری به عشق رسیدن به هدفت درس میخونی..

حالا دیکه آلم و آدم آرزوت رو میدونن..

هرکی بهت میرسه میگه انشالله سال بعد میری فردوسی و تو با شوق خاصی میگی انشالله..

بعضی شبها خواب حرم و میبینی اما وقتی بیدار میشی گریه نمیکنی وبا خودت میگی بعد کنور میرم پیشش.

اشتیاقی وجودت رو میگیره که هیشکی جلودارت نیست..

ساعتها بدون خستگی درس میخونی فقط و فقط به امید قبولی تو فردوسی..

دفترچه کنکور و با اشک پر میکنی و شماره داوطلبیت بیشتر از قبل امیدوارت میکنه چون ..

اولش سه تا هشت داره..باخودت میگی خدایا شکرت این یه نشونه اس..چیزی تا رسیدن به هدفم نمونده..

اما یهو نمیدونم چه بلایی سرت میاد..نمیدونم چی میشه که از پا میوفتی..

حس میکنی کم آوردی و دیگه شوق درس خوندن نداری..

میگن ماه های آخر سرنوشت سازه..اما از آبان ماه که باید بیشتر ازقبل درس بخونی یهو کم میاری..

از طرفی انتظار همه بالا رفته همه ازت انتظار فردوسی دارن اما تو دیگه آدم قبل نیستی..

نه اینکه درس نمیخونی..میخونی اما خیلی کم..

هرجا میری فکرو خیال کنکور باهاته اما نمیتونی مثل قبل درس بخونی..

وامشب که فقط 18 روز تا کنکوووور مونده..

تا هشتم بهمن هم که روز تولدته امتحان دانشگا داری و باید اونارو بخونی..

این یعنی همه ی آرزوهات پر...یعنی همه ی عشق و امیدت به قبولی پر..

یعنی دیگه هیچ فرصتی برای جبران نیست...

یعنی باید یک سال دیگه انتظار بکشی ببینی عمرت کفاف میده که قبول شی و خادم شی یا نه..

آخ امام رضا.......چه بلایی سر کفترت اومد...دارم دق میکنم بخدا..

نه اینکه آماده کنکور نیستم..آمادم اما نه درحدی که فردوسی قبول شم..

میدونم خیلی ها هستن که آرزوی فردوسی رو دارن و بیشتر از من درس خوندن..

میدونم فردوسی لیاقت اوناس نه منه بی لیاقت..

اول کتابامو که میبینم آتیش میگیرم..

چون اول همشون نوشتم به امید قبولی در فردوسی و با عشق امام رضا بسم الله..

آخ خداااا..من نمیخام یک سال دیگه انتظار بکشم..

امام رضای من ...بدادم برس...نذار زحمتهای دوسالم واسه کم کاری دوماه خراب شه...

آقای مهربونیها به داد دل خسته من برس...

حاضرم جونم و فدات کنم و فقط یه بار دیگه اون گنبد خوشگلت و ببینم....

                                          تورو جوادت تنهام نذار....

                                                                             دستم و بگیر...




Viewing all articles
Browse latest Browse all 132

Trending Articles